فازکی شدم


سیـــبِ ســبزم

ول کن!

امروز 20 اذر 98 بود

یه پرانتز قراره باز کنم چون این حرفام خارج از گوده

چند روزه بخاطر درسام نمیتونم بیام اینجا ولی امروز چند تا اتفاق مهم افتاد که مجبور شدم همین جور که سم اسمیت گوش میدم میخوام بنویسم برای دفتر سیاهم 

از شب قبلش بگم که عین یه روانی داشتم تا نزدیکای صبح با خودم کلنجار میرفتم که چیکار کنم چیکار نکنم 

البته شب قبلشم همین بود 

و همینطور شبای قبل ترش

خلاصه بیخیال 

یه جوری حالم بد بود که نمیدونسم سرم کجاس و پام کجا 

سندرومم بدتر شده بود

سرد بود

داغ بودم

اصلا یه حال بد

با خودم گفتم بدبخت 

داره دو سال میگذره

چرا انقد اوویزونی که حتی نمیدونی باید چیکار کنی

کنکورت 

اینده ات 

همه زندگیت داره فنا میشه 

فنای کی؟

مخ خورا

تمرکز گیرا 

فنای خود احمقت و بچه بازیایی که از 17 سالگی تا الان ادامه داره

 

خلاصه تصمیم گرفتم صبح که بیدار شدم بزنم همه ارو بلاک کنم و واقعا این کارو کردم من بلاکشون کردم چون خسته بودم 

به حدی بی میل و بی تفاوتم که خودمم باورم نمیشه 

ناراحت شدن بقیه برام مهم نیس دیگه 

چون خودمم الان چن سال هس ک ناراحتم کی اهمیت داد؟

 دیگه نمیکشیدم 

از این سردر گمی از این همه بی تکلیفی 

پس دس به کار شدم و از ابزاری به اسم بلاک کردن که سال هاس خاک میخورد تو گوشیم استفاده کردم 

صبح به هادی پیم دادم که خستم از ادما و نمیخوام پسری تو زندگیم باشه و بعدم بلاک.

و اون..

اون تنها گوگولیه منه و حیف که باهام نامهربونه

ولی خب چه اشکالی داره / اون دوسم نداشته باشه ولی من ک دارم/و مهم همین علاقه ی من به اون بود پس بقیه اش لوس بازیه و نیازی بهش ندارم

بهش پیم دادم خیلی دوست دارم و اونم به رسم چس بازیاش نوشت خب؟

و بعد گفتم از اونجایی که حوصله خودمم ندارم بلاکت میکنم و اینم تموم شد 

کسی که به اندازه تک تک سلولام دوسش داشتم 

کسی ک شب تا صبح واسه بدست اوردنش گریه کردم 

از مهم ترین ادم زندگیم گذشتم

ولی الان حس خوبی دارم... حسی که صبح داشتم غیر قابل توصیف بود .. مثل یه زندانی بودم که از قفس ازاد شده و دیگه بنده هیچکس نیس

دقیقا عین یه پرنده 

میپریدم بالا و میومدم پایین 

میدونم فازکیم 

ولی واقعا حالم خوب نیس

به چپ ترین حالت ممکنو دارم 

 کاش انقد اشتباه نمیومدم که الان بخوام ماله بکشم 

میدونم که بعد از 10 شب نخوابیدن و درس نخوندن امشب راحتم 

فقط خدایا کمکم کن 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 20 آذر 1398برچسب:,ساعت 20:42 توسط سیبِ سبزم| |


Power By: LoxBlog.Com